بخش هايي از جهان اجتماعي به آساني تغيير مي كنند و تغيير آن ها ، تحول مهمي در جهان اجتماعي پديد نمي آورد ؛ برخي مي توانند حذف شوند ولي با حذف ان ها جهان اجتماعي تداوم مي يابد - فرهنگي است كه عقايد و ارزش هاي آن نسبت به ديگر فرهنگ ها به حق نزديك تر است و نوع بشر را مخاطب خود قرار مي دهد

هنجارها و نمادها بر حسب شرايط در زمينه هاي مختلف قابل تغييرند و تغيير برخي از آن ها تا زماني كه به تغيير در لايه هاي عميق منجر نشود موجب تحول و تغيير بنيادين جهان اجتماعي نمي شود - فرهنگي است كه عقايد ، ارزش ها و هنجارهاي آن در خدمت گروه و قوم خاصي نيست ؛ بلكه سعادت همه ي انسان ها را دنبال مي كند و از عقايد و آرمان هاي مشترك انساني سخن مي گويد 

هنجارها و نماد ها تاثيرات همه جانبه و فراگير دارند اما در عوض كمتر در معرض تغيير هستند و از جامعه اي به جامعه ي ديگر متفاوت و گاه متعارض هستند - فرهنگي است كه با اينكه هنجارها و رفتارهاي اعضاي آن موافق با حق و همسو با آن نيست ؛ اما در لايه هاي عميق خود يعني عقايد و ارزش ها منطبق بر حق و همسو با آن هاست

بخش هايي از جهان اجتماعي به آساني تغيير مي كنند و به وسيله ي تغيير آن ها جهان اجتماعي فرو مي ريزد  كه نمادها سطحي ترين قسمت اين لايه مي باشد - فرهنگي است كه ويژگي هاي فرهنگ جهاني مطلوب مانند عقلانيت ، حقيقت ، مسئوليت و تعهد و ديگر موارد آن را دارد و به دنبال پياده كردن اين مفاهيم در فرهنگ بشري است 

کنش هایی که در حضور دیگران ، ولی بدون توجه به آن ها اتفاق می افتند ، کنش اجتماعی هستند .

کنش اجتماعی ، تنها در حضور فیزیکی دیگران صورت نمی گیرد . 

وقتی راننده ای پشت چراغ قرمز می ایستند ، مقرراتی را رعایت می کند که مورد قبول دیگران است به همین دلیل کنش او اجتماعی است . 

کنش اجتماعی ، نوعی کنش است که با توجه به دیگران انجام می شود . 

تمامی پدیده های اجتماعی خرد و کلان، پیامد کنش اجتماعی است.
 

از آنجا که افراد انسانی با آگاهی و اراده و هدف عمل می کنند، می توانند به طور مستقل پدیده های اجتماعی را به وجود آورند.
 

نوع پوشش جامعه و وفای به عهد پدیده های اجتماعی هستند.
 

پدیده های اجتماعی، فرصت ها و محدودیت هایی را برای کنش ها بوجود می آورند.

حقایق هرچند خود ثابت اند، ولی از جهت قرار گرفتن در قلمروی آرمانی و واقعی تغییرناپذیرند.
 

هراندازه مردم، مطابق ارزش ها عمل کنند، به همان اندازه آرمان ها وارد قلمروی واقعی جهان اجتماعی می شوند.
 

حق و باطل بودن عقاید و ارزش ها براساس آگاهی یا جهل مردم جهان های اجتماعی مختلف نسبت به آنها تعیین نمی شود.
 

تحمل دیگران و مدارا با کسانی که از شناخت حقیقت محروم مانده اند، از جمله عقاید و ارزش های حق اند.
 

هر جهان اجتماعی براساس هویت خود، با طبیعت و بدن آدمی تعامل می‌کند. 
 

در جهان معنوی اسلام ، طبیعت آیت و نشانۀ خداوند است که هرگونه دخل و تصرف در آن مجاز است.
 

در اسلام، انسان در طبیعت، خلیفۀ خداوند است و وظیفۀ عمران و آبادی آن را برعهده دارد.
 

نگاه دنیوی جهان متجدد و ارزش‌های آن به‌گونه‌ای است که هر دخل و تصرفی را در طبیعت مجاز می‌داند.