بيتِ زير، با کدام بيت قرابت مفهومي دارد؟ «آســـمان بـــار امانـــت نتوانســـت کشــيد قرعــه کــار بــه نــام مــن ديوانــه زدنــد» 1) گوشه گيران کامياب از عالم بالا شوند فکرها در گوشه گيري آسمان پيمان شوند 2) آسمان گو مفروش اين عظمت کاندر عشق خرمن مه به جوي خوشه پروين به دو جو 3) مرا گناه خود است ار ملامت تو برم که عشق بار گران بود و من ظلوم جهول 4) پادشاهي بي حضور قلب بار خاطر است دل چو برجا نيست گو تخت سليماني مباش

در کدام بيت، واژه اي وجود دارد که معناي خود را از دست داده و امروزه کاربردي ندارد؟ 1) خردمند را خلعت ايزدي است سزاوار خلعت نگه کن که کيست 2) گدايي که بر شير نر زين نهد ابو زيد را اسب و فرزين نهد 3) رطب ناورد چوب خر زهره بار چو تخم افکني بر همان چشم دار 4) کمان آز فنداک شد ژاله تير گل غنچه پيکان زره آبگير جواب کدام گزينه است ؟

سلام در مرحله ساخت نوکلئيک اسيد زماني که مي‌خواهد دو نوکلئوتيد به هم متصل شوند، اول پيوند هيدروژني و بعد پيوند فسفو دي استر تشکيل مي‌شود. سوال من اين است که چرا هنگام همانند سازي اول پيوند فسفو دي استر شکل مي‌گيرد و بعد پيوند هيدروژني؟ (مثلا فرض کنيد نوکلئوتيد A روي نوکلئوتيد C قرار گرفته است. وقتي مي‌گوييم بايد اول پيوند هيدروژني تشکيل شود، ولي اين امکان‌پذير نيست. پس چرا فسفو دي استر تشکيل مي‌شود؟ اگر اول پيوند هيدروژني باشد، نبايد فسفو دي استر تشکيل مي‌شد!!!)