تحلیل بیهودگی کار شازده کوچولو از دیدگاه کارفرما
شازده کوچولو وظیفه داشت تا از گل خود مراقبت کند. او گل را دوست داشت و برای او ارزش قائل بود. اما از دیدگاه کارفرما (شاه، مغرور، لامپ روشن کن و ...) کار شازده کوچولو بیهوده به نظر می رسید زیرا او کاری انجام می داد که دیگران درک نمی کردند و برایشان بی معنی بود.
مثلاً در مورد لامپ روشن کردن، شازده کوچولو وظیفه داشت هر دقیقه یک بار لامپ را روشن و خاموش کند. این کار برای او بی معنی بود زیرا لامپی که هر دقیقه خاموش و روشن می شود عملاً کارایی ندارد.
یا در مورد مغرور، شازده کوچولو وظیفه داشت به او احترام بگذارد و او را تحسین کند. این کار برای شازده کوچولو بیهوده بود زیرا او درک نمی کرد که چرا باید به کسی که فقط به فکر خود است احترام بگذارد.
به طور کلی، کار شازده کوچولو از دیدگاه کارفرما بیهوده بود زیرا او کاری انجام می داد که دیگران درک نمی کردند و برایشان بی معنی بود.
یادآوری ایمنی: در زندگی واقعی، باید به کارهایی که انجام می دهیم فکر کنیم و درک کنیم که چرا آنها را انجام می دهیم.